نوشتهٔ رابرت.ای.سوببیسک ،ترجمهٔ فرهاد فخریان و فرشید آذرنگ.
خب این مقاله هم تموم شد البته من خیلی سریع خوندمشو روش زیاد فکر نکردم. و فکر میکنم ظاهر آدم نشانه هایی از باطن ادم هم داره. مثلا همون اون روز که رفتم دکتر، دکترم گفتش که خوشحال میبینه حالم بهتره یه تیکه هم انداخت که رژ قرمز زده بودم و موهامم کوتاه کردم. خب نمیدونم واقعا ربطی به حال خوبم داره؟ خودم که نمیدونم ولی فکر میکنم حالم بهتره حتی اگه این نشونه ها نباشه. من خودم زیاد از خودم عکس نگرفتم. همیشه هروقت خواستم ضایع شده نمیدونم چرا با این بخشم مشکل دارم. شده سلفی همینجوری با دوستام بگیرما اما نهایت زور من برای سلفی تکی از خودم عکاسی از سایه ام بوده. الان داشتم عکسای عکاسایی که گذاشته بودو میدیدم پیش خودم گفتم بابا اینا دیگه چه حوصله ای دارن و این که اونقدرم فکر نکنم ربطی به درون داشته باشه. نمیدونم چجوری میشه ادم خودشو نشون بده؟اصلا چرا ادم باید بخواد خودشو نشون بده؟ یعنی نه که من نخوام منم عکس شده دوستام بگیرن یادگاری جدیدنم یه عکس از خودمو گذاشتم رو پروفایل تلگرایم دو دلم بزارم باشه یعنی عکسم مثل یه برچسب یا نشونه از منه یا بردارمش و این عکس من نیستم. خلاصه نمیدونم چی شد تهش مقاله. ولی به نظرم مسخرست که ادم بخواد با عکس گرفتن از خودش چیزی بگه. نمیدونم بازم شایدم بشه. ولی من فکر نکنم هیچوقت این کارو کنم.
درباره این سایت