کتاب لذت متن هم دوباره تموم شد و من فهمیدم چقدر بیشتر میفهمیدمش این بار. دفعات قبل خیلی برام سخت بود هرچند که این بارم بود قسمت هایی که کامل متوجه نشک اما کمتر بود. از صبح فقط کتاب خوندم. حالا هی میخوام گزارشی ننویسما مگه میشه. به نظرم نباید نوشته گزارشی باشه هرچند که من دنبال اینم جوری بنویسم که برام بمونه چه کارایی کردم اما باید راهی باشه. 

 

کتاب لذت متن ، نوشتهٔ رولان بارت ، ترجمهٔ پیام یزدانجو ، نشر مرکز

 

چاره ای نیست : تحمل ملال ساده نخواهد بود. با بردباری یا واپس زنی نمی توان از ملال ( ملال یک اثر ، ملال یک متن ) گریخت. ملال آن سرخوشی ای است که از ساحل لذت پیدا است. 

 

کتاب معنارا می آفریند معنا زندگی را. 

 

من مجذوب زبان میشوم زیرا زبان بر من زخمه زده یا مرا می فریبد.

 

کلیشه همین امکان انزجار آور مردن است.  

 

هراس همان اضطراب نیست. 

 

والری میگفت : آدم به کلمات فکر نمیکند ، فقط به جملات فکر می کند. و از آن رو این را می گفت که خود یک نویسنده بود . نویسنده کسی نیست که افکار ، احساسات ، و خیالات خود را در قالب جملات بیان کند ، او کسی است که به جملات فکر می کند: یک جمله اندیش. ( یعنی، در کل نه یک متفکر بلکه در کل یک جمله پرداز)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tony یوزر پسورد نود۳2, یوزرنیم پسورد نود ۳۲ The Blue آهسته و پیوسته مدرسه شاد ... دانش آموزان بانشاط فروشگاه جامع تحقیقات دانشگاهی کلینیک پوست و مو مارال استنطاق Rocky