امروزم شروع شد. خیلی وقته البته و من خونه رو جارو گردگیری کردم مهام یخچالو تمیز کرد مهم اینه تموم شدن این کارای تقریبا کسل کننده. یعنی باید انجام میشد. خب شاید با همین کارای به ظاهر کسل کننده و عادی روحیه آدم عوض بشه. البته با تمیزی که قطعا روحیه ادم عوض میشه :دی 

نگرانم. خیلی نگرانم میترسم از خیلی چیزا که نشه. نتونم. باید حسابی کار کنم اونوقت امروز وقتم رفت :( چقدر زمان الکی هدر میره و نمیشه جلوشو گرفت. چشم به هم زدن شد اواسط آبان. من موندمو کلی کتابای نخونده. اشکال نداره من با هر شرایطی چه وقتو از دست بدم چه ندم میخونم اصلا هرچی شد. دنبالم که نکردن. اگه زمانو در نظر نگیریم. بگذریم دارم چرت میگم. استرس دارم که دوباره مثل کنکور مسخره ی سراسری باشه. الان که فکر میکنم میبینم چقدر اون اسون بوده و من خبر نداشتم . اما این چون رشته ی خودم نبوده سخت به نظرم میاد. شاید اینم بخونم آسون باشه. کسی چه میدونه. مهم اینه راحتو ریلکس دنبال یاد گرفتن باشم. اقای مجتهدیم همینو میگفت. این که باید دنبال کسب دانش باشیمو تلاش کنیم برای دونستن. همین برم تا دیرتر نشده کار کنم از ساعت پنجم که تو اتوبوسم تا دوباره برسم تهران. کاش تند بره این دفعه ای. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

salemziba پروازهای خارجی هتل مدافعان اسلام با سِلف آموز، خودت یاد بگیر دارالقران الکريم جرقويه عليا طراحی قالب اوشیدا دنیایی از فیلم های 2020 کنکوراز