تصمیم گرفتم جدیتر بشم توی کارم.چه توی عکاسی چه توی فلسفه چه حتی توی زندگیم. وقتشه یاد بگیرم بزرگ شدم و دیگه بچه نیستم. باید مسئولیت زندگیمو به عهده بگیرم. باید بهتر و عمیق تر فکر کنم. دنیارو تجربه کنم. میدونم یه روزه اتفاق نمی افته. دلم میخواد مثل استادم بشم. و خودمو با اون می سنجم. و میدونم یه خورده سخته. چون باید کمک کنم به خودم تا رشد کنم. هنوز خیلی کوچیکم و مونده تا برسم به استادم. اما بهش فکر میکنم این که اگه بود چیکار میکرد چجوری بود.و البته چجوری هست. بعضی وقتام شکست میخورمو اشتباه میکنم. میدونم باید خودمو براش اماده کنم. یه خورده از اشتباه کردن میترسم. این که کسی نباشه بهم بگه. این که راهو اشتباه برم. تو این مسیر تنهام. البته استادمم هست که من خودمو باهاش میسنجم. سونتاگ و بارت و بنیامین و جاکوملی اونز و ادمز هم هستن. میبینی تنها نیستم دیگه. از پسش بر میام.تمام تلاشمو میکنم. نباید ساده بگذرم نباید فکرام اندیشه هام دیگه سطحی باشه. دلم میخواد همون جوری که استادم میگفت فکر کنم به نادیده ها به جزئی کردنشون فکر کنم. 

پس قراره یه تغییر بزرگ رخ بده. بیا با هم انجامش بدیم. از همین الان. من آماده اممممم :) فکر نکنم البته از یه لحاظ هایی بزرگ بشم :دی  بزن بریم ^___^


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش منشی گری و مسئول دفتر فرکتال کوهسار طراحی گرافیک Carolina ویستا طرح خريد و فروش سيم کارت اموزش وبلاگ نویسی Linda VOIP and Forex فیلم بازا