کتاب مائده های زمینی مائده های تازه ، آندره ژید مهستی بحرینی ، نشر نیلوفر
هوس های ما دست خوش ملالت نخواهد شد.
من دیگر گناه را باور ندارم.
به یاری اختلالی که در اعصابم رخ داده بود گاه دیگر حدی برای جسم خود نمی شناختم گویی جسمم گاه تا دورتر از من ادامه می یافت. یا این که گاه به نحوی لذت ناک همچون حبه قندی پر از خلل و فرج می شد ذوب می شدم.
خب من همش خوابیدم اما ادم دیوونه میشه اینو اینجا دیدم نیکلاس نیکسون. نمیدونم از کارش درامد داره یا نه اما عکاس آماتوره. کاش میتونستم کارای بیشتری ازش ببینم. البته اینترنت هست اما منظورم اینه میشد کاراشو تو کتابش یا نمایشگاهش دید.
یه خورده تمرکز ندارم. نشد زیاد کتابو بخونم الانم بالاخره تصمیم گرفتم برم سراغ فرانسوی. باقی کارام مونده یه امروز بود. کاش زودتر تموم بشه. روز مزخرف. :((( هنوز یه ذره میسوزه. اما کاریش نمیشه کرد. کابوس من فردا تو حمومه چون باید شسته بشه و پوستای مزخرف کنده بشه :(((( به شدت احساس بدبختی میکنم :(((( اما خب اتفاقی که افتاد. یجورایی یاد حرف استادمم افتادم. مثال اب خوردنی که ما هر روز انجامش میدیم و ممکن یه بار باهاش خفه بشیمو فرق کار هر روزه با روزمره است. مراقب باشین کار یک دفعه است :(.داره دردم شروع میشه شاید بهتره بخوابم. فرانسوی نمیخونم. راستی مامان اومده دلم کلی براش تنگ بود. جای بابا خالیه. گیر دادن به من ببرنم تهران. اخرم حریفشون نمیشم. ولی با این وضعیت تهران رفتن واقعا سخته. شایدم باید برم نمیدونم. ولی بر میگردم. همین. فعلا
درباره این سایت