اینم از کتاب جدید. نقاب مرگ سرخ و ۱۸ قصه ی دیگر نوشتهٔ ادگار آلن پو و ترجمهٔ کاوه باسمنجی ، نشر روزنه کار. این اولین کتابی هست که از آلن پو میخونم و هیچ پیش زمینه ای تقریبا ندارم به جز فکر میکنم بودلر راجع بهش نوشته بود. که اونم کتابم شماله و نمیتونم مروری روش داشته باشم.
بگذریم. بالاخره بعد چند روز تونستم به اصالت خوب خودم برگردمو ساعت چهارونیم از خواب بیدار شم. بسی خوشحال. الانم تازه میخوام شروع کنم. گشنمم هست یه ذره ولی صبحونه نداریم به جاش بیسکوییت میخورم هرچند زیاد دوست ندارم ولش کن. از این که این روزا اینجوری کار میکنم خوشحالم. از این که میتونم از پس خودم بر بیام. از این که زمانو از دست نمیدم. کاش میتونستم تحت هر شرایطی اینقدر خوب باشم. بهتره برم شروع کنم. امروز عکسامم نگاه میکنم ببینم چه کردم.
درباره این سایت