امروزم گذشت. وقتی اولش فکر کردم به نظرم اومد خوب نبودمو زیاد کار نکردم بعدش اما وقتی کارامو فکر کردم دیدم چقدر انجام دادمو زیادم بد نبود. کتاب جدید تا اینجا که سخت نبود برام. مثل کتاب داستان میخونمش والا بلد نیستم کنکوری بخونمش که اصلا نمیشه گذشته اون دوران کنکوری خوندن من حوصله اشو ندارم :دی امروز به عکاسیمم خیلی فکر کردم این که چی میشه بلاخره چون دفترمم دارم مینویسم برام یاداوری میشه و پروژه های قبلی خب تو ذهنم میاد کاش خوب پیش بره خیلی نگرانم نتونمو جا بزنم ولی این بار از اون بارها نیست این روزا حالم خوبه باید تا اینجوریم حسابی کار کنمو زمانو هدر ندم. همین خیلی خوابم میاد شب بخیر.
میخوای عکس کنج دنج این روزامو ببینی؟ ایناهاش: اون پارچه سفیدم برای اینه مبلو خودکاری نکنم : دی
مامانم واقعا صبوری میکنه اصلا مشکلی نداره خوششم میاد ما کار میکنیمو درس میخونیم.
مبله بر عکس ظاهرش خیلیم راحته :دی
درباره این سایت