شاید باورت نشه اما وقتی عکاسی دانشگاه ثبت نام کردم یکی از دوستام باهام قطع رابطه کرد! چون خودش عکاسی میخواست و رتبه اش نمیخورد و آزاد هم نمیتونست ثبت نام کنه. فقط یه پیام دادو دیگه جوابمو نداد. اون موقع اینو نفهمیدم. نفهمیدم چرا یهو با من بد شد اما الان خب بزرگ تر شدم. فهمیدم گاهی یسری رفتارهای آدما به خاطر این نیست که ما مشکل داریم به خاطر درگیری درونی خودشون هست. دوستم یعنی دوست سابقم، انگار منو مقصر میدونست. با این که جای خوبی قبول شده بود. انگار تقصیر من بوده باشه. فقط خواستم بگم همیشه هم انگشت اتهامو نباید سمت خودمون بگیریم که فکر کنیم این ماییم که همیشه مشکل داریم. من همیشه اینجوری بودم. اون زمان فکر میکردم مگه من باهاش چیکار کردم که اینجوری باهام رفتار کرد. اما الان فهمیدم رفتارش یجور عقده گشایی بود. امیدوارم الان آروم باشه چیزی که اون موقع نداشت. بعضی وقتا باید به داشته های خودش آدم نگاه کنه به زندگی خودش نه دیگران. فقط ببینه برای بهتر کردنش چه کاری ازش بر میاد.و چه چیزایی داره. مردم مقصر نداشته ها یا داشته های ما نیستن. اگه یکی یه چیزی داره یه کاری انجام میده از من چیزی کم یا اضافه نمیشه. فقط یهو یادش افتادم الان مدتهاست که گذشته. بعضی فکرا هم اینجوری میاد یهو تو ذهن ادم. وسط درس خوندن از اون ته مها بالاخره یه چیزی پیدا میکنه که ذهن ادمو مشغول کنه.
درباره این سایت