خب امروز روز اول هست. برای شروع فکر میکنم خوب بیدار شدم :))) صبح بخیر!
نمیدونم این زیاده خواهی من خوب هست یا نه ؟ این که به کم راضی نمیشم. این که دلم میخواد بهتر و بهتر باشم. این که برام مهم نیست خیلی چیزهایی که دوست دارم محال ممکن به نظر برسه میگم که میخوام اتفاق بیفته. راستش نمیتونم بی تفاوت باشم نسبت به اعمالی که انجام میدم. دلم نمیخواد کم باشم. یا ناقص. هرچند که هستم. خیلی هم هستم اما دلم میخواد رفعشون کنم. یه زمانی از درس خوندن متنفر بودم. ولی حالا لذت بخش ترین کار عمرمه. راستی چی میشه که آدم تغییر میکنه؟ میبینی؟ به نظرم فقط حضور یه ادم توی زندگیم باعثش شد. باعث شد که عاشق خوندن و کار کردن بشم. حتی زبان. منی که ازش میترسیدم و متنفر بودم. اما حالا به نظرم یادگرفتنش نه محال هست و نه وحشتناک. من دلم میخواد همه نقص هام رو رفع کنم. کم نیارم. جا نزنم. دیروز خیلی ترسیده بودم. ترس بهم غلبه کرده بود. با مامان که حرف میزدم میگفت پس بقیه چجوری تونستن تو هم بخونی میتونی فقط نباید کوتاه بیای. راهت سخته و ممکن خسته شی ممکن هم هست شکست بخوری ولی اگه دلت میخواد باید ریسک کنی و انجامش بدی. گفت میتونیم اگه نمیخوای تغییر بدی هدفت رو یه چیز اسونتر انتخاب کنی که من گفتم نمیخوام من اینو دوست دارم اونم گفت اگه روش کار کنی میتونی از پسش بر بیای. بهم گفت تو تشخیص دادی اینجوری درس بخونی این هدفت هست که درس بخونی نه کار دیگه ای. تو درسو انتخاب کردی حتی اگه سخت باشه. خودتو نباید ببا بقیه مقایسه کنی یا بترسی که ایا میتونی یا نه. تو میخوای تونستنو نتونستن مهم نیست. خلاصه که کلی بهم انگیزه و انرژی داد که پاشم خودمو جمع کنم.
دلم میخواد حضورمو تو فضای مجازی کمتر و کمتر و کمترش کنم. گوشیو که کلا میذارم کنار خیلی وقت مفیدمو میگیره. تنها جایی که دلم میخواد باشم اینجاست که همه چی بمونه برام به یاد این روزهایی که اینقدر نا معلومه آینده ام. و من باید قوی باشم.
مها امروز کلاس داره هشت تا دوازده منم تنهام تو خونه. کاش همه چی خوب پیش بره براش. کاش برای منم خوب پیش بره همه چی. برم دیگه هنوز صبحونه نخوردم. یه نسکافه فکر میکنم خوب باشه.
درباره این سایت