با این که دارم از خستگی میمیرم ولی خُلقم رفته بالا ،های هایم :دی نمیدونمم چرا احتمالا کتاب خریدن بهم ساخته حسابی. گفتم حالا این همه از بدخلقیام مینویسم از خوشیامم بگم:دی. منتظرم آش درست بشه بخورم بعد بخوابم واسه همین بیدار موندم. نمیشه از آش گذشت. خیلی انرژیم امروز رفت. از بس بیرون نمیرم عادت ندارم.
کاش فردا هم حالم خوب باشه. منتظرم کتابمو زود تموم کنم، بعد از کتابای جدیدم بخونم. از تولستوی. دو تا ستاره بغلش خورد. دیگه این که همین. اینم از سرخوشیای ما. کاش آش زودتر درست بشه.
درباره این سایت